ناصرالدین شاه در آستانه پنجاهمین سال تاج گذاری خود در سال 1275 ه .ش به دست میرزارضای کرمانی از پیروان سیدجمال الدین اسدآبادی و به تحریک وی در حرم شاه عبدالعظیم در شهرری ترور شد و از آن پس تهرانیان قدیم به ناصرالدین شاه لقب شاه شهید را دادند. تا مدتها کالبد ناصرالدینشاه در تکیه دولت نگهداری شد و سپس در سالروز مرگش با اجازه علما و به دستور امینالدوله (صدراعظم وقت) در آرامگاه دایمی خود در کنار مرقد حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد اما این پایان ماجرا نبود.
از آنجا که شاهزادگان و درباریان قاجاری نتوانسته بودند آرامگاهی اختصاصی برای شاه شهید! بنا کنند، به یکی از استادان برجسته سنگتراشی آن زمان بهنام استاد حسین حجار (حجارباشی) در یزد دستوری مبنی بر ساخت سنگ قبری برای ناصرالدینشاه دادند.
استاد حسین حجارباشی چهار سال زمان برای ساخت سنگ قبر ناصرالدین شاه کرد. وی از یک تکه سنگ مرمر سبز با حجاری خارقالعادهاش، تمثالی از شاه را حک کرد و نهایت ظرافت و زیبایی را در آن سنگ قبر به کار برد و دورتادور آن نیز، شعری 12بیتی در سوگ او حک کرد. این حجاری از شاهکارهای دوران قجر محسوب میشود که تا به امروز کسی نظیرش را ندیده است.
سنگ قبر ناصرالدین شاه با مرارت و زحمت فراوان توسط مردم از یزد به تهران منتقل شد. در هر آبادی، حاکم نایبالحکومه، کدخدا و اعیان مجبور بودند که در مسیر سنگ صف بکشند و کشاورزان هر آبادی سنگ را با غلتاندن آن روی تیرهای چوبی، به سمت تهران حمل میکردند. گفتهها حاکی از آن است که به دلیل وزن سنگین این سنگ، تحمل آن برای افراد بسیار سخت بود تا آنجا که بین 30تا 50 نفر از مردان بهدلیل فشار سنگ، کشته شدند.
جعفر شهری، مورخ معاصر، سنگ قبر ناصرالدین شاه را اینگونه توصیف کرده است: «سنگ مرمر یکتکه در دو متر طول و یک متر و یک چارک (25 سانتیمتر) عرض و چهار وجب ضخامت سوای زیرپایه یک پارچه بزرگتر از رویی به امضای عمل استاد حسین حجارباشی با زیور و زوایا و با حاشیه از مروارید، پرزحمتترین، دقیقترین و هنرمندانهترین حجاری است که چهار سال پیوسته صرف آن شده است.» بعد از اتمام ساخت سنگ قبر ناصرالدین شاه، مظفرالدینشاه به استاد حسین، صدتومان دستمزد داد که این رقم ناچیز برای آن کار سخت و دشوار برای این سنگتراش چنان توهینآمیز بود که وی از شدت رنج و اندوه بیمار شد و درگذشت.